در هوایی
که رسم من نیست
قدم میزنم.
گریه را کافی میدانم
که گریهی من نیست
دستانم را به سوی کسانی
دراز میکنم
که مرا یار نیستند.
جعبههای موهوم را
تا سپیده میگشایم
نه شفافیت دارند
نه شفا
خبر از صبح دارند.
آن هنگام ساکت میشوم
که چمن مرده است
کسی در باغ قدم نمیزند
من به استقبال
گیاهان و گلهایی میرفتم
که سالهای گذشته
پژمرده بودند.
-------------------------------------------------------------------
حسن ختام تیرماه، شعری از احمدرضا احمدی، تقدیم تمام همدلان فراتر از عشق.