امروز ۲۹ دی وبلاگ من، یا بهتر بگم، وبلاگ نویسی من یکساله شد.
روزیکه با این دنیای مجازی و در عین حال واقعی آشنا شدم، اصلاً فکر نمیکردم بخشی جدانشدنی از کارهای روزانهام بشه. همیشه دوست داشتم جایی باشه تا حرفهام رو مطرح کنم. وقتی اومدم اینجا دیدم چه انسانهای نازنینی هستند که مثل خودم اومدن اینجا تا ساده و صمیمی و بدون ترس حرف بزنن. اینجا جایی شد که دوستانی پیدا کردم که بعضیهاشون از دوستان نزدیکام به من نزدیکتر شدن و حضور پر مهرشون رو هربار که پای کامپیوتر میام کاملاً حس میکنم. اینجا جایی شد که دیدم میشه زندگی رو فهمید، عشق رو شناخت، شادی رو قسمت کرد و در اندوه دوستان شریک شد.
با همترانه با مهتاب شروع کرم و تلاش کردم تا ردپایی از عشق رو در پرشینبلاگ بجا بذارم. چندماهی اونجا نوشتم و بعد بنا به دلایلی که در ردپای عشق http://hamtaranehbamahtab.persianblog.ir نوشتم به بلاگ اسکای اسبابکشی کردم، تا اینجا در فراتر از عشق که در یک شب مهتاب شروعاش کلیدخورد با همون ایدهآلهای ردپای عشق، عاشقانههام رو ادامه بدم و تصویری از دلتنگیهام بکشم. البته در میانه راه دیدم حرفهایی دارم که شاید در فراتر از عشق برای پرداختن به اونها فرصت ابراز نباشه، پس، شب سپید رو به وقت عریانی عشق http://vaghteoryaniyeeshgh.blogfa.com سرایی ساختم برای گفتن اونچه که در فراتر از عشق مجال نداره.
خوشحالم از اینکه به این وادی قدم گذاشتم و دوست دارم که بمونم!
این خوشحالی و این آشنایی با دوستانی که هم عشق رو و هم زندگی رو میفهمن و خوب میشناسن و هم عاشق انسان و هم عاشق ایرانند، اول و بیشتر از همه مدیون نازنین عاشقی هستم که تا با هم آشنا شدیم، زندگی متفاوتمون متفاوتتر شد و این تفاوت ما رو به جایی برد که دیگران برنتابیدند و بهم زدند کلبه آشنایی مون رو. ولی به جرأت میگم که حضور هرچند کوتاه اون نازنین، عیار زندگی من رو بالا برد و دریچههایی نو رو به روم باز کرد، طوریکه تا رفت به یکباره در خلأیی رها شده که هنوز گیج این رها شدنم. ما با هم وبلاگنویسی رو شروع کردیم(او هم آمده بود که حداقل اینجا رها باشه از قید و بند)، ولی متأسفانه وقتی رفت از وبلاگنویسی هم کنار رفت.
بگذریم! بهتره در این تولد! یکسالگی از این درد دلها نباشه و از همه شما که با من همراه شدید و تنهاییها و دلتنگیهام رو خوندید و شنیدید، تشکر کنم.
از لیدیبرد نازنین و گلم که خیلی از حرفهاش و بخشهای زندگیاش مثل خودمه و احساس خوبی دارم از خوندن نوشتههاش و نظراش برام خیلی مهمه. از آتوسای مهربون که نوعی نو از شعر و عشق و هنر رو با خوندن وبلاگش و نوشتههای وزین و زیباش شناختم. از رضای عزیزم که با از عشق برخاستن شروع کرد و با منوتواینشرحاشتیاق ادامه داد و هنوز هم با خوندن مطالبش چیزهایی نو یاد میگیرم. از سیاوش بزرگ که چه دیر باهاش آشنا شدم، که چقدر بهم نزدیکه، هم در عشق و هم در گفتار و هم در ایراندوستی و فرهنگ ایرانیرو پاسداشتن. از امید که با شطحیاتاش شروع کرد و به سرودههای زرتشت رسید و ادامه میده با شجاعت و راستی و البته درد انسان داشتن. از محمدصبا ی خوب که در میانه راه سکوت کرد و امیدوارم که زودتر برگرده و هرچند با خودسانسوری بنویسه. از گندم جان سبز م، از دوست گلم در آهشب، از رضا ی هنرمند در نیمه شب، از لیلا ی آرماچوندیا و از دوست عاشق و بینام خودم در کافه انتهای کوچه بنبست و از سلمان واژه های خاکستری که اولین کامنت رو برام گذاشت و با همه اختلاف نظری که داشتیم نظرش برام ارزشمند بود ولی نموند و رفت و خیلی از دوستانی که اگه اسمشون رو نیاوردم دلیل بر این نیست که جایگاه ویژهای در قلب من ندارن یا فراموششون کردم. از همه شما که من رو با خوندن و شنیدن نوشتهاها و حرفهام کمک کردین و همراهم شدید، صمیمانه و از عمق جان سپاسگزارم و امید دارم که باز هم با من همراه باشید و برای همه زندگی سراسر عشق رو آرزو دارم.
عشق با همهی خوشیها و ناخوشیهاش زیباست. به قول شهیار قنبری؛
ای عزیز گلریز، عشق یعنی همهچیز!
سلام عزیز
به امید اینکه هر چه از عمرت میگذره بر زیبایی زیستنت افزورده شه
عمرت به کام و عشقت مدام
سلام
تبریک میگم ایم تولد عشق رو....
امیدوارم به شادی جشن بگیری
دلت شاد
ma az suye afshin shad bash migim be shoma
[گل] نیست تردید زمستان می گذرد
وز پی اش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بی گمان می آید... [گل][لبخند]
مرسی که افتخار دادی ,, webe zibai darid ... duste ma afshin dar mosaferat ast pas az bazgasht bi shak be shoma sar khahad zad
پاینده ایران ........... [گل][لبخند]
سلام اقا پویان
خوبید؟
می زونید ایشالله؟
صمیمانه تبریک می گم یکسالگی وبلاگنویسی رو!
شما واقعا منو شرمنده کردید!
ممنونم که از منم اسم بردید
شما هم همیشه برای من از دوستان خوبم بودید
اگر چه دیر به دیر سر می زدم
ولی هر بار از مطالب عاشقانه و زیباتون استفاده می کردم!
باز ممنونم که خبرم کردید
ایشالله بیشتر بهتون سر می زنم!
همواره عاشق باشید
تا بعد
;-)
سلام
تولد یک سالگی وبلاگ زیبایت مبارک
شما هم همراه همیشگی آه شب بوده و هستید
امیدوارم همیشه شاد وشاد وشاد باشی وموفق ...
زندگیت سراسر عشق و زیبایی ....
سلام.پویان جان..تولد وبلاگت مبارک..شرمنده ام کردی..امیوارم این راه و بهترو بهتر اداه بدی .بگی از عشق و دوست داشتن.موفق باشی
از کامنتت هم ممنونم.میگم ما 19 بهمنی ها خیلی شبیه همیم ها!!!
چه تولد زیبایی ... در کنار آهنگ ؛ دوستم داشته باش ؛ ...
موندگار شد تو خاطرم !
شمع وبلاگ نویسیت همیشه روشن باشه ...
؛ دوستت دارم ها ... آه ... چه کوتاهند ...؛
محشر بود ...
سلام مبارک باشه الهی خودتو وبلاگت صدساله بشین به منم سربزن
صدگلت پژمرده گشت یک گل شکوفاکرده ای
یک آدم دنیااومد صدگور توبرپاکرده ای
یک چراغ روشن شدوصدلامپ سوخته جای اون
چه نشستی این خاموشی راتماشاکرده ای
یک آدم شادوغزل خون مست عشق دنیااومد
صدآدم دراندوه وافسون دنیاکرده ای
یک آهوی مظلوم رادربندشیرهای پلید
اینگونه سرگردان وزجرکش تورهاکرده ای
اکنون تنهاآدمای پولداروقوی خوشند
چون برماتوقانون جنگل حکم فرماکرده ای
سلام تبریک می گم
وای خدا دوست من چی بگم ...
به جز اینکه با آرزوی بهترین ها برای شما
یا حسین
سلام دوست خوبم
همیشه برات آرزوی موفقیت می کنم
امیدوارم همیشه دلشاد باشی
و سالی دیگه هم ۲ ساله ی وبلاگت باشه و همیشه و همیشه پایدار باشی
سلام گلم خوبی وب قشنگ ...عالیه.وقت کردی به کلبه آبجی سحرم یه سر بزن خوشحال میشم ردپاتو توی کلبم حس کنم روز خوش[گل]
سلام پویان بسیار عزیزم
باورم نمی شود که به این زودی گذشت ... لطف تو همیشه شامل حال من و وبلاگ من که خانه خود توست بوده و هست و امید دارم همچنان بماند ... فراز و فرود بسیاری را گذراندیم
موفق باشی و پاینده
روز میلاد تو باران آمد
روز میلاد تو بود
که هوا
بوی شبنم وشقایق می داد
و خدا می خندید
عطر یاس از در و دیوار هوا می پاشید
و نسیم از تو بشارت می داد
باد بر پنجره پا می کوبید
زلف افشانرا بید
در مسید تو پریشان می کرد
هر کجا سروی بود
به تواضع سر راه تو بر پا می خواست
تاکها با تو تبانی کردند
غوره ها از تپش قلب تو انگور شدند
سرکه ها را خیر آمدنت شیرین کرد
برگ ها از سر تعظیم تو می رقصیدند
و خزان در قدم شاد تو نقاشی کرد
وبه تر دستی استاد ازل
شعبده ای برر پا بود
گوشها منتظر
اولین گریه ی شیرین تو بود
چشمها منتظر
اولین ساغر سیمای تو بود
روز میلاد تو باز
مثل همواره خدا حاظر بود
آسمان جشن گرفت
ابر ها مژده ی دیدار تو را می دادند
رعد در حنجره از شوق تماشای تو غوغا می کرد
طبل آغاز تو را می کوبید
برق آغاز تو را می تابید
مه فضا را به هوای تو در آغوش گرفت
آنسوی پیله ی مه
ماه تا فرصت دیدار تو بیدار نشست
در جهان از قدم مهر تو مهمانی شد
شعر از مرکب فرخنده ی احساس تو الهام گرفت
واژه ها در شعف وصف تو شادی کردند
و غزل
قالب همواره ی توصیف تو شد
روز میلاد تو باز
آسمان جشن گرفت
و به یمن قدم سبز تو باران بارید
ای تسلای خزان
سینه ی پر عطشم
که ز گرمای حضور خشکی تاول زده است
از عبور نفس خیس تو بارانی
ای تمنای بهار
سینه از برکت میلاد تو نورانی باد
در دل خسته ام از عشق چراغانی باد
سرنوشت من و دل آنچه تو می دانی باد
عشقم از بیم رقیبان تو پنهانی بود.
مجتبی کاشانی
انشا الله ۱۰۰ ساله شی عزیزم.
تولدت وبلاگت مبارک.
سلام دوست عزیزم
خسته نباشی
تولد وبلاگت مبارک .
ایشالا که تا همیشه پایدار بمونه و نویسنده اش هم توی زندگیش مشکلی نداشته باشه.
مرسی که خبرمون کردی.
بازم به ما سر بزن.
سلام
.
.
.
در این روزهای متولد شدن
وبلاگ نویسی تو
من شادمانم
کودک نوباوه ات را درست نگهش داشت
.
.
.
.
ممنون
سلام
تولد وبلاگت مبارک.
تولد وبلاگتون مبارک
امیدوارم بتونم تولد صدسالگیش رو تبریک بگم
سلام دوست خوبم
همواره موفق و پیروز باشید در تمامی عرصه های بودنت
سلام سلام
فراتر از عشق
زاد روزت تا ابد فرخنده باد
پارسی و پیروز باشی
سلام سلام
بازم
شاد باش
امیدوارم دلتنگی هات کمترین و
دلنامه هات بیشترین باشه
تا بازم برای میلاد وبت دعوت بشیم!
پارسی و پیروز باشی
سلام پویان عزیز
بالاخره از عشقی که از کلامت موج میزد حرف زدی. عاشقی این جوری که تو تجربه کردی خودش عالمی داره...
سلام پویان عزیز
بالاخره از عشقی که در کلامت موج میزد حرف زدی. عاشقی این جوری که تو تجربه کردی خودش عالمی داره...
درود بر شما
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاه!....نوایی بود که با نگاه به نوشته های شما از وجودم برخاست.
می دونید من فکر میکنم تو این دنیا خیلی ها خوابن.و اصلا روزمرگی های این دنیا و خیلی از رسم و رسوم هاش آدمها رو خواب میکنه...اما در این میانه عده ای بیدار و هوشیارند.عده ای هم ناغافل خوابشون برده...اما ناگهان یه تلنگر...یه اتفاق خوابشونو پاره میکنه.گاهی این اتفاق مبارک حادثه یک عشقه.عده ای با این عشق خو میگیرند و اون رو هم جزو روزمرگی میکنند و دوباره به خواب میرن.گاهی این عشق همونطور که ناگهان اومده ناگهان میره و دل آدم رو زخم میکنه.عده ای که زخمی این دشنه اند با مسکن های جورواجور حسی....خودشونو آروم میکنن و ضعیفتر و رنجور تر از همیشه خوابشون می بره.اما در این میانه هستند کسانی که با درد مقدس عشق تا ابدالاباد بیدار میمانند.و...شما بیدارید.
(همه اینها رو گفتم تا برسم به اینجا که :حس میکنم بیدارید و با تمام وجود زنده.تبریک میگم.هم برای این مورد هم برای تولد وبلاگنویسی تون)
پیروز باشید
سلام پویان جان..تنهام نذار وبلاگهام منتظر تو و کامنتاتن..البته نامه های دلتنگی از نوع دیگه ای نوشته شد کمی درد آور شاید.و صد البته خیلی طولانی مثل همیشه.چند پستی نوشتم و نیامدی.منتظرتم
سپاسگزارم از مهر سرشارتون...
واقعا شرمنده ام کردید.
من هم با افتخار شمارو جزو پیوندهام میذارم.
بد ترین و منفی ترین واژه ها کدامند ؟ لاشخور ، کفتار ، کثافت ، فاسد ، ضد انسان ، مستبد ، فاشیست ، متحجر ، ارتجاع ، لکه ننگ ، غده چرکین ، کریه ، منفور ، آشغال ، تهوع آور ، رذل ، پست ، ریاکار ، بی شرم ، دروغگو ، جانی ، خیانتکار... نه ، اینها هیچ کدام نمی توانند به تنهایی و یا حتی در مجموع ، بار معنایی واژه ترکیبی دیگری از هم خانواده های خود را بدوش بکشند و برسانند ، کم می آورند و می برند ! انگار همان ترکیب سه کلمه ای بهتر از مجموع این واژه ها میتواند خود را بیان کند و محتوایش را برساند و احتیاجی به گروهی واژه معادل و هم معنی ومترادف و هم طراز و صفت و پیش وند و پس وند هم ندارد . پس فقط باید گفت : (( حکومت اسلامی
سلام بهت تبریک می گم دوست عزیز ایشالله ۱۰۰ ساله شی
بازم به ما سر بزن
تا دیدار بعد درپناه اهورامزدا سالم و عاشق باشی
سلام پویان جان
تو این یک سال از خوندن نوشته هات لذت بردیم امیدوارم سالها در کنار همه دوستان باشی و بنویسی
نکنه میخوای تا تولد خودت(و البته خودم!!!) آپدیت نکنی!!!تنبل شدیا
چرا کامنتم نیومد؟ ایکشال نداره دوباره مینویسم:
میگم نکنه میخوای تا تولد خودت(و خودم) آپ نکینی؟ تنبل شدیا!!!
ااا اومده بود!!!حالا ایکشال نداره !
سلام دوست عزیز
یک ساله شدن وبلاگتان را تبریک میگویم. و تشکر از لطفی که به دوستانتون دارید.
دوستت دارم؛ از یک نگاه جمله ای که گفته می شود در جهت تقویت روح توگویی...
وبلاگ من بروز است.
سلااام
کافه انتهای نیمه شب با مطلبه " خودتو به خریت بزن رفیق"! آپه.
خوشحال میشم تشریف بیارید.
منتظرم
درود
سده...جشن پیدایش فروغ ایزدی و آتش اهورایی بر ایران و ایرانی خجسته باد.
خسته شدم ا ا ا ..چرا آپ نمیکنی.یه کم از من اید بگیر چند تا وبلگ دارم همشونم آپ میکنم.
به بــــــــه، درود بر دوست گلــــم..
بابا هیچ معلوم هست من کجام؟
یه دفعه رفتم حاجی حاجی مکه. آخه نمیگم دوستان شاید دلشون برام تنگ بشه!!؟
خوب دیگه وقتی گفته بودم شاید وقت نکنم خیلی زود به زود بهروز کنم و زود به زود بیام، پیشبینی چنین غیبتایی رو کرده بودم. ولی خوب یادمه تو کامنتایی به تو و لیدیبرد جان اینو هم گفته بودم که «هستم و خیال دارم بمانم».
میلاد وبلاگ زیبات بس بسیار شاد باد. امیدوارم که همواره بمانی و بمانم و بمانیم؛ و بس بسیار سپاس از اظهار لطف جانانهت به من.
بقیهی نوشتههاتم که نخونده بودم خوندم و مثل همیشه لذت بردم. البته اگه بخوام دربارهی همهش نظر بدم طولانی میشه. پس با پوزش فراوون، به همین تبریک میلاد وبلاگ قناعت میکنم.
ایمیل زیبات رو هم دیدم و کلی لذت بردم. جوابی هم فرستادم که امیدوارم خوشت بیاد.
به هر حال من برگشتم با یه پست تازه که البته نوشتهی خودم نیست. شعریه از «شهیار قنبری»، به مناسبت قرار گرفتن در آستانهی این دههی پیش رو. این روایت در اصل روایت اصل سرودهی خود شاعر هست که فرق کمی داره با اونچه که خونده شده. تفاوتی مثل یک بند بیشتر ابتدای ترانه و جابجایی برخی بندها.
خودم هم به زودی چیزهایی خواهم نوشت.
از همراهی تو عزیز بسیار شادم.
پیروز و خوشدل باشی...
سلام آقا ژویان عزیز.
من آپ کردم .
آیا میدانی در بیت رهبری چه میگذرد؟[تعجب]
بیا عکسش را ببین.[نیشخند]
پویان عزیز
سلام
از سرزمین تازگی اومدم تا به فراتر از عشق سلام کنم و یک سالگیش رو بهش تبریک بگم .
اما دیدم ۱۳ روزه که رفته مرخصی ؟؟!!!
از عشق نوشتن سعادتی است که نصیبت شده است ٬ گوارای وجودت
امیدوارم لحظه لحظه های زندگیت مملوء از لحظه هایی باشه که بوی آب بده .
در پست یک سالگیت از همراهان پاکت یاد کرده بودی که بودنشون تو رو به عشق نزدیکتر کرده .
ای خدا این وصل را هجرا ن مکن .....
تازگی هر روز تازه می شه و منتظر دیدن توست .
راستی تازگی از اینکه در مرغزار پیوندهای تو جا گرفته احساس غرور می کنه .
تازه باشیم
سید مهدی سلطانی
سلام گلم خوبی ....در زیبا بودن و رویایی بودن کلبت شک نکن که تو لایق بهترینهایی...
مسلماً کلبه ای که جزو محبوب ترین وبها انتخاب شده باید با قدم محبوب ترین گلها مزین
شه، پس وقتی آپ کردم جزو وظایف خودم دونستم که گلی مثل تورو خبر کنم ..آپم اگه دوست
داری به کلبم صفا بده با قدمهای نازت....
[گل][گل]
سلام دوست عزیز
تولدت مبارک.کار قشنگی بود اینکه از همه مهربونهایی که یاریت رسوندن تشکر کردی.
همیشه سبز سر بلند باشی
باهات قهرم چرا آپ نمیکنی؟
سلام
خوبید؟
من به روزم
خوشحال میشم سر بزنید
:-)
کسی هست که چون تو سپیده دم را منتظر است ...
از اینکه به دیدنم امدید یک دنیا سپاس
همیشه سر بلند باشید
باز هم به دیدنتون میام