دیدی رسید آنروز که میترسیدم از آن
روزیکه از روز اول نگرانش بودم
روز گذاشتن و گذشتن
روز پاییزی رفتن
روزیکه خاطراتم تنها رهتوشهام شد
و یادگار تو تنها همسفرم
به پشت سر نگاه میکنم، همهاش توست
به پیش رو نگاه میکنم، همهاش توست
به دستان خستهام نگاه میکنم، یادگار توست
اولین تپشهای عاشقانهی قلبم را از تو دارم
قلبم هم این ضرباهنگ را پسندید
و از آن به بعد، جز این، ضرباهنگی ندارد
اما امروز
باید باور کنم، تنهایی را
اما امروز
هنوز با همیم
چه پارادوکس زیبایی
با همیم، اما تنهام
با هم نیستیم، اما تنها نیستم
دوریمان هم چون عشقمان یگانه است
چون تو یگانهای
انیشتین: دوست دارم افکار خدا را بدانم ... بقیه چیزها فقط جزئیات است
زیبا بود
عکس هایی که برا مطالبت انتخاب کردی خیلی
عالیند
پیروز باشی
دور از همه مردم شده ام در خودم امشب
پیدا شده ام گم شده ام در خودم امشب
لبریز زسرمستی و سرریز زهستی
دریای تلاطم شده ام در خودم امشب
در هر نفسم بوی گلی تازه شکفته است
یک باغ تبسم شده ام در خودم امشب
تا نور تو تابیده به طور کلماتم
موسای تکلم شده ام در خودم امشب
باریده مگر نم نم نام تو به شعرم
باران ترنم شده ام در خودم امشب
هم دانه دانایی و هم دام هبوطم
اسطوره گندم شده ام در خودم امشب
قیصر امین پور
سلام پویان عزیز
در اشمکهامان شریک می شوی؟
با سلام
کانون وبلاگهای ادبی پرشین بلاگ با معرفی اولین استعداد جوان شروع به کار نمود ...
چشم انتظار حضور سبزتان ...
و زمستان گویی
آمده است
از راه
تا بلرزاند دل و بسوزاند
باد می آید
باران میبارد....