از همترانه با مهتاب http://www.hamtaranehbamahtab.persianblog.ir به یک شب مهتاب آمدم.
این وبلاگ را جایی برگزیدم برای گفتن صریح و بیپیرایهی آنچه در دل دارم. میخواهم اینجا پناه دلم باشد. هرآنچه در این دلکده مینویسم، بُنمایهاش عشق است و دلدادگی. از عشق آسمانی تا عشق زمینی. از عشقی آسمانی که عطر باران دارد تا عشقی زمینی که جنس آسمانی دارد. از عشق به عاشقی و خدای عشق تا عشق به عاشقان و دلداگان دیار عاشقانهها.از عشق به ایران و ایرانی تا عشق به انسان. به انسانها فارغ از دیدگاهها و باورهاشان.
در اینجا از رؤیاهای بلورین مینویسم؛ چه آنها که به سنگ نامردمیها شکستندش و چه آنها که هنوز صیقل خرده و تابناک ماندهاند. اینجا از دلتنگیهایم که در میان نجواها و ترانههای شبانه میتوان صدایش را شنید، مینویسم.
امیدم آن است که آنچه از تجربیات وبلاگ نویسی در وبلاگ قبلی که داشتم آموختم، در این وبلاگ بکار ببرم. از امروز تا همیشه نازنین دوستانی را که همراهم باشند عاشقانه دوست خواهم داشت و حرمتشان را پاس میدارم.
خلاصه اینکه؛
اینجا مکانیست برای بیان بیپروای دوستت دارمها.
اینجا دلاویزترین شعر جهان، دوستت دارم، پاسداشته میشود.
اینجا دوست داشتن و عاشقی حرمت دارد و عزیز است.
اینجا سرای عشق و آزادیست.
همراهیتان را خواهانم و ارج میگذارم.
سربلندی هرآنکه به عشق زنده است و هرآنکه پاکی گفتار و پندار و کردار را سرلوحه زیستناش قرار داده از خدا خواهانم.
پایان بخش آغازین نوشته را شعری ناب قرار میدهم از استاد فریدون فرحاندوز با عنوان صدای عشق؛
در روزگار بی عشق من منتهای عشقم
بر چهرهام نظر کن دردآشنای عشقم
در خود شکستهام من ، از خود گسستهام من
با قامتی خمیده ، با صورتی تکیده، من مبتلای عشقم
زنده به یاد عشقم در غربت غریبم
بر جادههای متروک من جای پای عشقم
در بحر پر تلاطم ، پروا مکن زطوفان
کشتی شکستگان را ، من ناخدای عشقم
من یادگار عشقم، آیینهدار عشقم
در این فنای مطلق رمز بقای عشقم
آه ای عزیز دیرین، ای دور دلپذیرم
در غیبت ترانه، آواز عاشقانه
نام مرا صدا کن ، من خود صدای عشقم