گام نو

سلام به همه،

سریع میرم سر اصل مطلب، چون پیش‌بینی میکنم پست اینبار طولانی باشه.

طبق قرار قبلی که با خودم داشتم، از امروز( ۱۸ اسفند ۸۶ - ۸ مارچ ۲۰۰۸) فراتر از عشق از تقریباً تک موضوعی بودن خارج میشه و به همه جا سرک میکشه. شروع این تغییر رو هم با منظور خاص، ۸ مارچ روز جهانی زن در نظر گرفتم. منظورم اینه که بگم، آی مردم، در حالیکه جنبش‌های اجتماعی متشکل از زنان و مردان در سرتاسر گیتی داره به سمتی میره که احقاق حقوق انسان رو بکنه و نقطه پایان بذاره بر هر چه ظلم و نابسامانی و حق‌کشی و بی‌عدالتی، چرا ما باید هنوز اندر خم یک کوچه باشیم.

می‌خوام بگم از این به بعد، که اگر بیرون از مرزهای ما انسانها صاحب حق و حقوقی هستند، این حق و حقوق از بدو خلقت و پیش از اینکه صاحب کشور و دین و مرام و مسلکی باشند بهشون داده شده. به صرف انسان بودن و بدون قید و شرط. انسان ایرانی هم انسان ِ و باید به حق خودش برسه. چرا باید چیزهایی که برای دنیا حل شده، هنوز در این مملکت معضل باشه؟ اونهم لاینحل. چرا هنوز زنان ما به آنچه لایقش هستند و به زور در طول تاریخ و خصوصاً از زمان دینی شدن جامعه‌ی ما از اونها گرفته شده نرسیدند؟ چرا همه‌ی هنر  ِ مرکز پژوهشهای مجلس ما این میشه که با دستمزدی که از زنان ما می‌گیره بجای مطالعه روی برداشتن سنگی از جلوی پای زنان، با افتخار جار بزنه که میخواد سدی دیگه هم اضافه کنه به سدهایی به قدمت تاریخ مقابل زنان ما و سهمیه‌بندی جنسیتی رو در دانشگاه‌ها برقرار کنه؟ چرا در روزهایی که همه‌ی دیوارهارو در دنیا برمیدارن و میرن به سمت یکی شدن، ما با افتخار روی مظاهر و جلوه‌های تفاوت مانور میدیم؟

فراتر از عشق از امروز از عشق هم میگه همچنان، اما از زاویه‌ای تازه‌تر از اونچه تا امروز گفت. اگر از عشق بگه از تبعیض در عاشقانه‌ها میگه، از اینکه عشق رو چه ناجوانمردانه با هوس و شهوت آلوده کردند و ناجوانمردانه‌تر ممنوع‌اش کردند. از اینکه برای عشق مرز گذاشتن و ابرازش رو حرام اعلام کردند. از اینکه مُهر سکوت بر لبها و چشم‌بند بر چشمها زدند. از اینکه عطر خوش زن رو قدغن کردند. از اینکه سخن عاشقانه که هیچ، پچ‌پچ و نجوا رو هم راهش رو بستند.

فراتر از عشق می‌خواد از دردی که پشت چراغ قرمز‌های شهر با دیدن دخترکان و پسرکانی که پشت چراغ قرمزهای اقتصادی موندن و نان‌آور خانه شدند می‌کشه، بنویسه.

فراتر از عشق می‌خواد بگه اگر کسانی هستند که همه‌چیز رو از دریچه‌ی مسائل جنسی و شهوانی می‌بینن، نسل فرهیخته و جوان امروز می‌خواد از دریچه‌ی ایمان و عشق و دوست داشتن و دانش به زندگی و افراد بشر نگاه کنه. یعنی اینکه پسران ما، به خدا، با دیدن همکار یا همکلاسی خانمشون، احساس احترام و ستایش و تواضعشون بیدار میشه و کلاه از سر به احترام اون خانم برمیدارن. حضرات اگه شما احساس دیگرتون بیدار میشه، بیمارید، زودتر به پزشک مراجعه کنید! راه رو بر ما نبندید، ما بلدیم با هم زندگی کنیم، شما برید راه و رسم زندگی و عاشقی یاد بگیرید.

پس فراتر از عشق از امروز علاوه بر اونچه در شناسنامه‌اش به عنوان فراتر از عشق معرفی کرده، به مسائلی جدید که اونها هم فراتر از عشق‌اند میپردازه.

فراتر از عشق میخواد یاد بگیره از دوستانش و همراه اونها بمونه. فراتر از عشق می‌خواد به سهم خودش در قد کشیدن فرهنگ این سرزمین آریایی و رسیدنش به افقهای روشن تلاش کنه. شما دوستان عزیز و نازنینم میتونید کمکش کنید با خوندنش و دادن نظرات ارزشمندتون در مورد مطالبی که مطرح میکنه. سعی هم میکنم روند ثابتی رو برای به‌روزشدن رعایت کنم.

در ضمن این تغییر رویکرد مانعی بر سر راه از عشق گفتن مثل قبل نیست. همونطوری که می‌دونید، وبلاگی دیگر دارم در بلاگفا، که عاشقانه‌های خودم رو به اونجا منتقل میکنم. خواهش میکنم، حتماً و حتماً، شب سپید رو هم در وقت عریانی عشق بخونید و نظراتتون رو بدید. دوستتون دارم و به همراهی و دوستی با شما افتخار میکنم.

در آخر، روز زن، روز جهانی زن، رو به همه دختران و زنان این سرزمین اهورایی تبریک میگم و آرزوی بهترین جایگاه‌ها رو براشون دارم که شایسته‌ی بهترین‌ها هستند.

زنان ارزشمندترین مخلوقات خدای بزرگ‌اند،

زنان جلوه‌ی ناب معشوقی خدا و مردان جلوه‌ی عاشقی هم‌اویند.

زنان آمدند تا ناز کنند و مردان آمدند تا یکسره نیاز باشند.

این ناز و نیاز انسان را تکامل داد.