فراتر از عشق

آواز خاموشم را بشنوید

فراتر از عشق

آواز خاموشم را بشنوید

روز نوی عشق

هنوز هم میشود از عشق نوشت.

هنوز هم باید از عشق نوشت.

هنوز هم باید در امتداد عشق راه پیمود تا پناهگاه جان.

تا آنجا که جان و جهان را بشود در زلالی رویاانگیز اشک چشمان هرآنکه عشق را نفس کشیده، تا عاشق شدن پلک نزده و برای دربند عشق ماندن اصراری عاشقانه کرده، گم کرد.

و آنروز که جان و جهان را گم کردی، دل را پیدا کردی و زندگی را مفهومی نو دادی؛

روز  بزرگ حادثه شکوهمند عاشق شدن است.

روز قد کشیدن است.

روز انسان زنده شدن،

روز دوست داشتن و روز دوست داشته شدن است.

از اینروز بزرگتر و عزیزتر نیست، چون از عشق عزیزتر نیست.

اینروز عزیز و دوست داشتنی را، اینروز را که دلدادگان چترها را می‌بندند تا باران مهربانی خیس ِ خیس کُنَدِشان، باید و باید که تا ابد پاس داشت و از آن نوشت.

خواه این‌روز خوش، رنگ جهانی داشته باشد و ۱۴ فوریه؛ خواه ۲۹ بهمن باشد و به رنگ خوشرنگ ایرانی.

مهم عزیز و نازنین داشتن عشق است و دلدادگی.

نوروز عشق، خوش و خجسته باشد بر همه آنان که حتی لحظه‌ای عشق را تجربه کرده‌اند و هرآنچه جز مهر و دوست داشتن را گذاشته‌اند و گذشته‌اند.